راهنمای کتاب

Search
Close this search box.

چگونه پژوهشها کاربردی می شود؟

مرکز دایره المعارف بزرگ اسلامی گزارشی از ایرنا را بازنشر کرده است با این موضوع که چرا پژوهشها در ایران کاربردی نیست. من شخصا فکر می کنم یک حوزه مهم در زمینه تحقیقات نوشتن پایان نامه های دانشجویی است. اگر این حوزه سامان نداشته باشد بعید است که نظام تحقیقی در ایران بتواند کاربردی شود. دانشجوی محقق کم هزینه ترین تحقیق را انجام می دهد و ناگزیر است تحقیق کند تا شایستگی خود را برای احراز موقعیت علمی نشان دهد. اگر نتوان این ضرورت کم هزینه را تبدیل به کارگاهی برای تحقیقات کاربردی کرد بعید است که بتوان سامانه ای معنادار برای تحقیق در همه سازمانها و پژوهشکده های دیگر فراهم کرد. فشرده گزارش ایرنا چنین است (فقط گزاره های به دردبخور و توصیفی به همراه کامنتهایی که بعد از هر گزاره در پرانتز آورده ام):

– به باور بسیاری از ناظران یکی از چالش های مهم پژوهش در ایران پررنگ بودن نگاه انتزاعی و غیرکاربردی در تحقیق است؛ مساله ای که باعث می شود بیشتر پژوهش ها جنبه عملیاتی و مفید نداشته باشد. (تحقیق انتزاعی خیلی مهم است اما مهم است که انضمامی هم باشد. یعنی از مساله ای مورد نیاز و قابل تامل شروع شود.)

احد فرامرز قراملکی، استاد فلسفه و حکمت اسلامی در دانشگاه تهران:

– علم، هویت جمعی و تاریخی دارد اما ما محققان به صورت فردی کار می کنیم یعنی عضویت در یک جریان پژوهشی جمعی فراگیر را نتوانسته ایم نهادینه کنیم و نشانه ی آن هم این است که در بیشتر پژوهش های علوم انسانی پیشینه ی تحقیق و رهاورد دیگران کمتر مورد توجه قرار می گیرد. (فکر نمی کنم فردی یا تیمی خیلی فرق کند. چون مهم روح علمی و نظام علم محور است. اما مساله پیشینه مهم است. بدون پیشینه انباشت فکری و علمی ممکن نیست و این مقدمه هر نوع ابداع و حل مساله است.)

– وجود «نفت» به عنوان منبع اصلی درآمد در کشور باعث می شود انگیزه و نیاز بالایی برای پژوهش های کاربردی و موثر به وجود نیاید. «تا زمانی که پژوهشگر از رهاوردهای علمی اش نتواند ارزش افزوده تولید کند، درجا می زند و به تکرار ، کلی گویی و مباحث انتزاعی بسنده می کند.» (نفت موضوع مهمی است. اما این هم بار اضافه است نه مشکل اصلی.)

– ضعف های نظری و روش شناختی: “مساله محور” نبودن، نداشتن مهارت های دیدن مسایل عینی جامعه پژوهش های علوم انسانی را به فضای انتزاعی و غیرکاربردی سوق داده است. (دیدن مساله خودش در کانتکست و نظام ممکن است. فردی نمی توان مساله ای را کشف کرد. فرد در یک نظام دانشگاهی و علم محور مساله یاب و مساله شکاف می شود.)

– نبود آزادی برای طرح نظرات مختلف، نقشی در کاهش پژوهش های کاربردی دارد؟ «ما یک مفهوم حقوقی داریم با عنوان امنیت شغلی به معنای این که هر کسی در چارچوب قانون به کاری مشغول است و باید در چارچوب قانون و قرارداد به کارش ادامه دهد و بدون ادله محکمه پسند نمی توان کسی را از کار، بیکار کرد.» (این رد پای سیاست است. سیاستی که ضد امنیت شغلی محقق باشد ضدفرهنگ است و ضدعلم. طبعا چنین سیاستی مشوق محقق هم نیست)

امان الله قرایی مقدم، جامعه شناس و استاد دانشگاه:

– در بعضی زمینه های عملی و تجربی مثل سلول های بنیادی، هسته ای، علوم پزشکی و تجربی توانسته کارهای خوبی صورت بگیرد اما در زمینه علوم انسانی پژوهش ها کاربردی نشده است.

– متاسفانه در سیاستگذاری پژوهشی چندان موفق عمل نکرده ایم و طرح های پژوهشی بدون این که مساله محور باشند و مشکل را حل کنند، بیشتر طرح هایی بوده اند که به صورت جداگانه، همچون جزایر جداگانه از یکدیگر به پژوهش پرداخته اند.

– تحقیقات ما بر اساس نیازسنجی واقعی جامعه نیست؛ پژوهش ها حالت جزیره ای دارند و ارتباطی بین حوزه پژوهش و اجرا دیده نمی شود. (این موضوع خیلی مهمی است: حوزه کارشناسی و حوزه مدیریت و اجرا از هم جدا افتاده است و چه بسا خصم یکدیگرند. تا مدیران کارشناس نباشند و با کارشناسان کار نکنند تحقیق ها خوب هم باشد بایگانی می شود.)

– برای بهبود حوزه ی پژوهش نیاز به یک پژوهشگاه ملی یا نهادی است که متولی امر پژوهش باشد. (مخالف ام! هیچ نهاد تازه ای نیاز نیست و نهادهای دانشگاهی وجود دارند و باید تقویت شوند. محقق مبصر نمی خواهد. فضای مناسب خودش محقق می سازد. یک دپارتمان خوب فلسفه یا ادبیات یا تاریخ به هر کسی جواز تحقیق نمی دهد و وقتی داد هر تحقیقی را با هر سطحی از کیفیت قبول نمی کند. – در این زمینه رشته ادبیات باید مطلقا به دست بهترین و شایسته ترین قلم ها و داناترین افراد به زبان و سنت ادبی باشد. استاد ما دکتر شمیسا می گفت و درست می گفت که زبان و ادب سرمایه ملی ما ست و این را دست هر کسی نمی توان داد.)

– ناکافی بودن بودجه پژوهش از آسیب های دیگر در این حوزه است که در کشورما ۲ تا ۳ دهم درصد و در آمریکا ۴ درصد است. (با این هم موافق نیستم. بودجه مهم است ولی اولا قیاس با آمریکا غلط است چون دو دنیای متفاوت هستیم و ثانیا همین بودجه های فعلی هم کم نیست. فقط بد خرج می شود. آمار موسسات پژوهشی و بودجه هایشان را ببینید. ولخرجی مشکل اصلی است.)

– به تحقیقات در حوزه ی علوم انسانی چندان بها داده نمی شود؛ در حالی که اگر تحقیقات انسانی مورد توجه قرار گیرند در زمینه های دیگر موفق خواهیم بود. (با این کاملا موافق ام. اما وقتی حاکمیتی با علوم انسانی رسما در جنگ است انتظار بیشتری نمی توان داشت.)

بعد ایرنا یک فهرست می دهد به این شرح:

به نظر می رسد تدبیر و مدیریت امر پژوهش نیازمند تکاپو و بررسی در چند زمینه است که برخی از آن ها عبارتند از: کم کردن وابستگی موسسه ها و سازمان ها به متخصصان پژوهشی خارج از سازمان خود (؟!)، ایجاد یک سازمان یا نهاد علمی ناظر بر امور پژوهشی، اختصاص دادن بودجه های کافی به امر پژوهشی، نزدیک کردن فاصله موجود بین پژوهشگران و حوزه های کارآمد، بهره بردن از رویکردهای تئوریک بومی و نگاه تلفیقی در زمینه پژوهش، کاربردی و توسعه محور کردن پژوهش، رفع کمبود بررسی ها، داده های میدانی و آماری به ویژه در مسایل مهم پژوهشی، ایجاد فضای آزاد مطالعاتی و تحقیقاتی برای پژوهشگران، از بین بردن فاصله ی دانشگاه با حوزه های کارآمد و… .

اما سوال این است که چطور می توان تحقیقات را کاربردی کرد؟

به این سوال جوابی داده نشده است. یک راه ساده اش این است که همه سازمانهایی که نیازمند تحقیق اند موضوعات تحقیق خود را به دانشگاهها اعلام کنند تا دانشجویان فوق لیسانس و دکتری در آن موضوعات اگر علاقه دارند کار کنند. وقتی ابراز علاقه کردند جلسات توجیهی برگزار شود و دانشجو برای مدتی که پایان نامه اش را به نتیجه می رساند بورسیه آن سازمان شود. مثلا یک سال. یا بسته به موضوع از یک سال تا دو سال و بیشتر. کارشناسان سازمان و استادان منتخب دانشگاه بر روند پایان نامه نظارت می کنند. و پایان نامه به صورت طبیعی انضمامی خواهد بود. و حل مساله ای را که مورد نیاز سازمان است در دستور دارد و به نتیجه می رساند. به این ترتیب، محققی تربیت می شود که یک عمر می تواند خدمت پژوهشی انجام دهد و نظامی شکل می گیرد که به جای تکیه به مدرک و افزایش شمار مدرک دارانی که توان تحقیق ندارند و گرهی باز نمی توانند کرد، افرادی را تربیت می کند که انضباط علمی را از همان زمان فارغ التحصیلی آموخته است. اینطوری امید هست که مدیران علم محور هم بتدریج دارای “امنیت شغلی” شوند!

اگر شما نظر دیگری دارید بنویسید. چطور می توان تحقیق را کاربردی کرد؟

– مهدی جامی

همرسانی کنید:

مطالب وابسته