فاطمه مرنیسی* (۱۹۴۰-۲۰۱۵) در شهر فاس در مراکش به دنیا آمد. او در دانشگاه سوربن علوم سیاسی خواند و در دانشگاه براندیس تحصیلاتش را ادامه داد. زمانی که موفق به اخذ درجهٔ دکتری شد، یکی از مهمترین فمینیستهای اسلامی بود. او استاد جامعهشناسی در دانشگاه رباط مراکش و نویسندهای پر کار است. مرنیسی به نقش زنان در اسلام و گسترش تفکر اسلامی توجه خاصی دارد. برخی او را یکی از بزرگترین اسلام پژوهان این عصر میدانند. کتابهای زنان پرده نشین و نخبگان جوشن پوش، زنان بر بالهای رویا و ملکه های فراموششده در سرزمینهای خلافت اسلامی، از او به فارسی برگردانده شده است؛ از دیگر کتابهای مرنیسی میتوان به آن سوی حجاب و اسلام و دموکراسی اشاره کرد. او درسال ۱۳۸۳ شمسی موفق به دریافت جایزهٔ اراسموس شد، همان سالی که نام دکتر عبدالکریم سروش هم جزو برندگان قرار داشت.
زنان پرده نشین و نخبگان جوشن پوش* نخستین بار در سال ۱۳۸۰ با ترجمه ملیحه مغازهای در نشر نی منتشر شد و پس از مدت کوتاهی از بازار جمع آوری گردید. اصل کتاب به زبان فرانسه است. مرنیسی در مقدمهای که بر ترجمهٔ انگلیسی کتاب دارد، انگیزهٔ خودش را از نوشتن این کتاب بیان میکند؛ او به تاثیر عمیق آموزههای ضد زن برخی احادیث منقول از پیامبر در نزد مردم اشاره میکند. احادیثی که به واسطهٔ آنها زنان از مشارکت در امور سیاسی منع میشوند، خشونت علیه زنان مجاز دانسته میشود و در نهایت به این باور قدیمی که زنان آلوده و دور از اولوهیت هستند و باعث دوری مردان از معنویت میشوند صحه گذاشته میشود.
مرنیسی در این کتاب با بیان احادیثی ضد زن نظیر:
-آنهایی که امورشان را به دست زنان میسپارند هرگز سعادتمند نمیشوند
-سه چیز بد شانسی میآورد: زن، خانه و اسب
-اکثریت اهل جهنم زنان هستند
و با کاوش دربارهٔ سند و روایت آنها میکوشد نادرست و یا دست کم مشکوک بودن آنها را ثابت کند. همچنین به برخی آیات قرآن اشاره میکند، آیاتی که هر کجا بحث از مسئلهٔ زن در اسلام مطرح میشود بلافاصله مورد استناد و بحث قرار میگیرند. آیاتی نظیر آیه ۳۵ سورهٔ احزاب که به برابری مرد و زن اشاره دارد و همچنین آیاتی از سورهٔ نساء که بر اساس آن تفوق مرد بر زن و همچنین حق اعمال خشونت بر زنان روا دانسته شده است و آیه ۲۲۳ سورهٔ بقره که در آن مجوز هر نوع لذت جنسی به مردان داده شده است.
مرنیسی میکوشد با تحلیل تاریخی معنای این آیات، شان نزول آنها و شرایط زمانی حاکم بر زمان نزول، آیات را بررسی کند. همچنین تلاش میکند با بررسی زندگی خود پیامبر و شیوهٔ سلوک او با همسرانش چهرهٔ حقیقی اسلام پیامبر را نشان دهد و با آوردن گواههای تاریخی نشان دهد که آنچه پیامبر میخواست چطور تحت تاثیر تفکرات اعراب آن زمان و در کوران حوادث سالهای بعد مسخ شد و گاهی به کلی وارونه انعکاس یافت. نکتهای که او به آن اشاره میکند و احتمالن قویترین دلیل برای توقیف کتاب هم بوده است، بدبینی مرنیسی نسبت به نقش دو تن از خلفای راشدین در تغییر موضع اسلام در قبال زنان است، اولی عمر بن خطاب، با تعصبی که نسبت به سنت گذشته داشت و میزان نفوذ او در میان اعراب و دیگری امام علی بخاطر پارهای مصلحت اندیشیهایش.
مرنیسی در این کتاب به طور مشخص به سه الگوی بزرگ زن مسلمان اشاره میکند؛ اولی که به شدت مورد تحسین او و به طور کلی مورد تحسین اغلب فمینیستهای مسلمان عرب (اهل تسنن) است ام المومنین عایشه است. مرنیسی او را چهرهای درخشان با ذکاوت و مورد اطمینان معرفی میکند. کسی که با تلاش فراوان سعی در تصحیح و تنقیح احادیث ضد زن و مبارزه با راویان آنها داشت. کسی که رهبری یک جریان مهم سیاسی پس از پیامبر (جنگ جمل) را به عهده گرفت و معشوق و محبوب پیامبر بود. دیگری ام المومنین ام سلمه است. ام سلمه نیز از صداهای زنانهٔ نزدیک به پیامبر بود. زنی که مطابق تاریخ باعث نزول آیهٔ ۳۵ سورهٔ احزاب شد و به اعتراف شیعه و سنی زنی بسیار عاقل و با فضیلت بود. و مورد سوم که شاید کمتر به گوشمان رسیده باشد سکینه دختر امام حسین است. سکینه زنی منحصر به فرد و استقلال طلب، که بنا به شهادت بسیاری از کتب تاریخی سخنور، باهوش و بسیارزیبا بوده است. سکینه شش بار ازدواج میکند و هر بار حق تک همسر بودن را جزو شروط ازدواج قرار میدهد. حتی یکبار شرط نشوز را هم در شرایط ازدواج قید میکند. (همینجا اشاره کنم ادعاهای مرنیسی دربارهٔ سکینه بنا به تحقیقات خود من هم به لحاظ تاریخی مستند است) مرنیسی بخشی از شخصیت معترض و جسور سکینه را متاثر از نظارهٔ ماجرای شهادت پدرش در کربلا و نفرت او از دستگاه حاکم میداند.
مرنیسی از اینکه در آخرین دهههای قرن بیستم دین اسلام از میان تمام ادیان ابراهیمی بیشتر از همه ضد حقوق بشر و دموکراسی و حقوق زنان معرفی میشود گلایه میکند و در جایی از کتاب میپرسد؛ «براستی چرا مرد مسلمان شریکی چنین ناقص برای زندگی خود طلب میکند؟»
ناگفته پیداست که مباحث مطرح شده در بسیاری موارد مختص زنان مسلمان عرب و اهل تسنن است، چرا که دو عنصر تشیع و ایرانی بودن از طرح بسیاری مباحث مذکور میان ما جلوگیری میکند. احادیث فراوانی که از امامان شیعه پس از پیامبر نقل شده است بسیاری از این عقاید را مردود اعلام کرده اند، به ویژه احادیثی که از امام محمد باقر، امام جعفر صادق، و امام رضا نقل شده است. ضمن اینکه مسائلی مانند چند همسری در ایران و در میان تودهٔ مردم رسم رایج و پذیرفته شدهای نبوده و نیست. با تمام این اوصاف، چیزی از اهمیت کار مرنیسی برای ما کاسته نمیشود وقتی بدانیم دست کم از بابت زن ستیزی، میزان اشتراکاتمان با اهل تسنن بیش از تفاوتهامان است. مرنیسی بررسی جسورانهای را در میان احادیث و متن مقدس مسلمانان انجام میدهد و اگر نه در همهٔ مسائلی که مطرح میکند؛ ولی حتما در مورد روش علمی و پژوهشی که به کار میبندد تحسین برانگیز و آموزنده است.
کتاب دیگر مرنیسی که حیدر شجاعی آن را ترجمه و دفتر نشر و پژوهش دادار منتشر کرده است، زنان بر بالهای رویا نام دارد. این کتاب که شامل خاطرات کودکی مرنیسی است به شیوهای داستانی و حول محور یک پرسش شکل میگیرد: «حریم کجاست؟» فاطمه و پسر عموی هم سن و سالش در حریم در کنار پدر و مادر و خواهر و برادرهایشان و همینطور مادربزرگ، عمهٔ مطلقه و خدمتکاری به نام مینا زندگی میکنند. حریم جایی است که زنان خانواده در آن هستند و درهای آن بر روی آنها همیشه بسته است. دنیای مادی زنان مراکشی همواره محصور در حریم است. هرچند که با بالهای رویا هر دم از آن میگریزند.
فاطمه به دنبال یافتن تعریفی جامع و مانع برای حریم از آدمهای زیادی پرس و جو میکند. حریم هم میتواند خانه باشد و هم خیمه، گاه دشتهای وسیع متعلق به یک مرد متمول حریم زنانش است، گاه خیمه یا خانهای کوچک. مادر بزرگ فاطمه به او میگوید: «اگر مرزها و موانع را بشناسیم حریم را به درونمان میبریم و آن را به صورت نامرئی در میآوریم» …حریم میتواند تا مرز چشمهای مردان عقب نشینی کند.
کتاب در واقع قصهٔ مادر فاطمه است. زنی که از روبنده بدش میآید. از لباسهای گشاد و سنگین بیزار است. زنی که دوست داشته باسواد باشد و زنی که حسرت یک لحظه خلوت و تنهایی با همسرش را میخورد. زنی که از زندگی دسته جمعی در حریم بدش میآید. این کتاب سرشار از مفاهیم فمینیستی است. پر است از اعتراض به وضع موجود در عین علاقه به فرهنگ و سنت بومی؛ اشاره به شیوهٔ تبعیض آمیز آموزش و پرورش و جامعه پذیری دختران و پسران که با نزدیک شدن سن بلوغ، کم کم ابعاد وسیع خود را بهتر نشان می دهد … مادر فاطمه نمیخواهد دخترانش اینگونه تربیت شوند و حضور گستردهٔ فرانسویان در مراکش محیط را برای تربیت متفاوت آنها مهیا میکند.
از آنجا که اغلب فمینیستها در ایران از نزدیک شدن به اسلام پرهیز میکنند و اکثر عالمان زن مسلمان متقابلن از فمینیسم احتراز میکنند، متاسفانه در کشور ما مطالعات جدی به این سبک و سیاق در ارتباط با اسلام و حقوق مدنی عصر جدید وجود ندارد- دست کم من ندیدهام! و این در حالی است که در ایران، در بسیاری شهرها حوزههای علمیهٔ خواهران وجود دارد و مقادیر معتنابهی هم مدرسه و موسسه، خاصه در شهرهایی مانند شهر قم به تربیت طلاب زن علوم دینی میپردازند. شخصن معتقدم اگر مطالعات زنان در حوزهٔ علوم اسلامی و فقهی از یک چشم انداز زنانه مورد بازنگری قرار گیرد و اگر طلاب زن علوم دینی ما جسارت نگاه هرمنوتیکی به کتاب و سنت را پیدا کنند؛ مواد خام و پتانسیلهای بسیاری برای گسترش مطالعات فمینیستی اسلامی خواهند داشت.
پی نوشت:
به فرانسه Fatima Mernissi
سایت شخصی فاطمه مرنیسی را اینجاببینید