برگردانی نو از نقد دوم کانت: ایمانوئل کانت، نقد عقل عملی، سید مسعود حسینی، تهران، نشر نی، ۱۴۰۱.
پیشتر انشاء الله رحمتی نقد عقل عملیِ (Kritik der praktischen Vernunft) ایمانوئل کانت را از روی برگردانِ انگلیسی آن به فارسی ترجمه و چاپ کرده بود (تهران، نورالثقلین، ۱۳۸۴). اما این بار، متن اصلی کتاب به آلمانی مبنای ترجمه بوده است.
دکتر سید مسعود حسینی (زادهی ۱۳۶۶)، مترجم کتاب، دانشآموختهی فلسفه در دانشگاه شهید بهشتی است و طی سالهای اخیر از مترجمان پرکار فلسفی به چشم آمده است. او کتاب دیگری از کانت را نیز فارسی کرده است (ایمانوئل کانت، بنیانگذاری برای مابعدالطبیعهی اخلاق (Grundlegung zur Metaphysik der Sitten)، سید مسعود حسینی، تهران، نشر نی، ۱۴۰۰.) من این کتاب را ندیدهام، ولی ترجمهی او از درسگفتارهای مونیخِ فردریش شلینگ با عنوان در باب تاریخ فلسفهی جدید (Zur Geschichte Der neueren Philosophie) را خواندهام. مترجم وعدهی ترجمهی کتاب دیگر کانت، دین در حدود عقلِ تنها (Die Religion innerhalb der Grenzen der bloßen Vernunft)، را نیز داده است.
افزون بر ترجمه از متنِ آلمانی، امتیازِ دیگر برگردان مسعود حسینی، ترجمهی مقدّمهی هاینر ف. کُُلِمِه، ویراستار آلمانیِ کتاب است که در حدود پنجاه صفحه، گزارش پرمایهای از تاریخ تصنیف و انتشار اثر کانت و پرسشهای مرکزی آن به دست میدهد، و خواننده را از اهمیت و جایگاه آن را میان آثار وی، به ویژه نقدهای سهگانهاش، آگاه میسازد؛ به جای آنکه او را ناگهان رویاروی اثری کلاسیک و درونساز اما بیگانه با ذهن و زبان ما وانهد.
مترجم در پیشگفتار کوتاه خود دربارهی شیوهی خود در کاربرد معادلِ یکسان برای برخی اصطلاحات توضیح میدهد. مثلاً «محرک» را هم در برابر Bewegungsgrund به کار میبرد هم در برابر Triebfeder. ابتکاری که مترجم برای تفکیک میان این دو اصطلاح اندیشیده تا خواننده بداند که معادل واحد برگردانِ دو اصطلاح است از حرکتگذاری (اِعراب) بهره گرفته است: «محرک» برای Bewegungsgrund اما «مُحرک» برای Triebfeder؛ «تعارض» برای Widerstreit اما «تَعارض» برای Antinomie؛ «وجود» برای Dasein اما «وُجود» برای Existenz؛ «اخلاق» در برابر Ethik اما «اَخلاق» برای Moral؛ و «اخلاقیت» برای Sittlichkeit اما «اَخلاقیت» برای Moralität.
مترجم در توجیه این روش مینویسد: «این رویه از رویهی قبلی اقتصادیتر است، و دخالت مترجم در متن ترجمه را کاهش میدهد. به علاوه، اگرچه ممکن است در ابتدا مشاهدهی حرکت در کلماتی که هرگز در متونِ فارسی حرکتگذاری نشدهاند، تعجببرانگیز و شاید مقداری آزاردهنده به نظر رسد، امیدوارم خواننده به مرور به آنها عادت کند و به مزیتشان پی برد؛ به ویژه از این جهت که صرفاً با چند اصطلاح معدود در شکل و شمایلی نسبتاً متفاوت مواجه است و نه با مواردی بیشمار.» (ص. ۱۲)
من مطمئن نیستم این شیوه چه اندازه میتواند کارساز باشد، ولی بیگمان باید هر یک از این اصطلاحات را در جای خود و به قدر کافی توضیح داد و خواننده را از تاریخ و تبار و پیوندهای آن با دیگر مفاهیم آگاه ساخت. این کاری است که مترجم با افزودن ده صفحه یادداشت توضیحی در پایان متن به خوبی از پس آن برآمده است.
تفاوت میان ترجمهی رحمتی و حسینی را از همان آغاز میتوان دید:
“Why this Critique is not entitled a Critique of Pure Practical Reason but simply a Critique of Practical Reason generally, although its parallelism with the speculative seems to require the first, is sufficiently explained in this treatise.” (۵:۳, trans. Mary J. Gregor)
«این اثر را نقد عقل عملی و نه نقد عقل عملی محض نام دادم، گو اینکه شباهت آن به نقد نظری چنین عنوانی میطلبید. دلیل این مطلب از فحوای خود رساله به قدر کفایت روشن میشود.» (ص. ۹)
“Warum diese Kritik nicht eine Kritik der reinen praktischen, sondern schlechthin der praktischen Ver- nunft überhaupt betitelt wird, obgleich der Parallelismus derselben mit der spekulativen das erstere zu erfordern scheint, darüber gibt diese Abhandlung hinreichenden Aufschluß.”
ترجمهی مسعود حسینی:
«رساله خود در این باب توضیحِ کافی به دست میدهد که چرا این نقد نه نقدِ عقلِ عملی محض بلکه صرفاً نقدِ عقل عملی به طور کلی نامیده میشود، در حالی که چنین مینماید که توازیاش با نقد عقل نظرورزانهی آن عنوان نخست را میطلبد.» (ص. ۶۷)
همانطور که میبینیم، رحمتی جملهی بلند کانت را میشکند و در دو جمله ترجمه میکند. همچنین، رحمتی خود را به عین عبارت مقیّد نمیکند، و فهمپذیری متن را به بهای وفاداری به آن ترجیح میدهد. رحمتی خود در پیشگفتارش بر کتاب آشکارا اعتراف میکند: «در این ترجمه سعی شده است که زبان ترجمه زبانی مأنوس باشد و اگر نتواند سنگینی بار فهم عبارات کانت را بر خواننده سبک سازد، لااقل فهم آن را سنگینتر نکند.» (ص. ۷)
در همین جملهی اول کتاب، رحمتی parallelism /Parallelismus را «شباهت» برمیگرداند، ولی حسینی به درستی آن را «توازی» ترجمه میکند.
جدا از این، رحمتی speculative را «نظری» برمیگرداند، که بیگمان نارساست، چون «نظری» را معمولاً در برابر «تئوریک» به کار میبریم، و کاربرد آن به جای speculative میتواند به فریب مخاطب بینجامد. (رحمتی speculative reason را نیز «عقل نظری» برمیگرداند.) حسینی معادلِ کمابیش جاافتادهی «نظرورزانه» را برگزیده است.
به طور کلی، نه تنها ترجمهی حسینی، بدون افتادن به دام دشوارنویسی یا زبانآوری، دقیقتر و وفادارتر به متن است، که معادلگذاریهای او نیز، در قیاس با رحمتی، سنجیدهتر و پسندیدهتر به نظر میرسند.
برای نمونه، عنوان بخش نخست کتاب چنین است:
The critique of practical reason
Part one
Doarine of the elements
of
pure praaical reason
ترجمهی رحمتی:
«بخش اول
عناصر عقل عملی محض»
ولی ترجمهی حسینی از برگردانِ عنوان دقیق است:
Der
Kritik der praktischen Vernunft erster Teil.
Elementarlehre
der reinen praktischen Vernunft.
قسمتِ نخستِ نقد عقل عملی
آموزهی عناصرِ عقلِ عملیِ محض
نمونهی دیگر Faculty of desire است که رحمتی «قوهی تمایل» برگردانده، در حالی که حسینی به درستی Begehrungsvermögen را به «قوهی میل» ترجمه میکند.
در همان آغاز کتاب، معادل رحمتی برای اصطلاح Transcendental freedom «اختیار استعلایی» نارواست، و باید همچون حسینی Transzendentale Freiheit را به «آزادی استعلایی» برگرداند (برای شرح مختصری در اینباره به فارسی بنگرید به درآیهی «آزادی، اختیار» در «اصطلاحنامهی توضیحی» کتاب زیر:
اُتفرید هوفه، قانون اخلاقی در درون من: درآمدی بر فلسفهی عملی ایمانوئل کانت، رضا مصیبی، تهران، نشر نی، ۱۳۹۲، ص. ۵۹.)
باری، در قیاس با برگردان انشاء الله رحمتی، دقت و درستیِ بیشتری در ترجمهی سید مسعود حسینی از نقد عقل عملی به چشم میخورد.
گرچه شاید برخی چون من، گاهی از همدلی با سلیقه و عقیدهی آقای حسینی بازمانند، دو ترجمهای که من از ایشان خواندهام، یعنی درسگفتارهای شلینگ و نقد دوم کانت، بسی نویدبخش و دلگرمکنندهاند، و نشان از مترجمی دارند که نه از روی تفنّن یا خودباوریِ توهمآلود، که با آموختگی و فرهیختگی در فلسفهی ایدهآلیسم آلمانی و ذوق پروردهی زبانی خود، متون مرجع این فلسفه را در دسترس فارسیزبانان میگذارد، و آنان را وامدار و سپاسگزار خود مینماید.