مهدی محسنیان راد
فصلی از کتاب:
در حسرت فهم درست
روایت ۴۲ سال پژوهش ارتباطی در ایران
لندن: اچ اند اس مدیا، ۱۳۹۵/ ۲۰۱۶
آغاز
پاییز ۱۳۵۷ وقتی دانشکده علوم ارتباطات اجتماعی نیز اعتصاب را آغاز کرد، درس روشهای تحقیق در علوم ارتباطات من نیز تعطیل شد. در میانه اعتصاب، یک روز یکی از دانشجویان زنگ زد و از معلم جوانش احوالپرسی کرد. گفتوگوی ما به آنجا رسید که اگر بتوان دیوارنوشتههای خیابانها را ثبت و اندازهگیری کرد، یک پدیده تاریخی در ارتباطات ایران ثبت خواهد شد. اینگونه بود که با تلفن او به همکلاسیها و رساندن پیغام من به آنان، یک گروه ششنفره تشکیل و روزهای اول همراه با من، کار یادداشتبرداری و اندازهگیری دیوارنوشتهها آغاز شد. آن موقع هیچکدام از ما نمیتوانستیم حدس بزنیم که کار به کجا خواهد رسید. آیا کودتایی مشابه ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ به سرکوب و سرانجام پاکسازی دیوارنوشتهها منتهی خواهد شد یا دیوارنوشتهها باقی خواهند ماند و شاهد پیروزی نویسندگان آن خواهند بود. انقلاب که پیروز شد، تمام آن یادداشتبرداریها که حاصل کار کورش میرفخرایی، رضا شهاب، مهرداد آگاه، مهراندخت محمدپور، ملیحه معنویاصفهانی و کاظم بیارجمندی بود، به مرکز تحقیقات دانشکده منتقل شد و به کمک همکاران من در این مرکز، آقای هوشنگ عباسزاده و خانمها میترا فلکیاور و ژیلا کشاورز رهبر، تبدیل به نوارهای اطلاعاتی شد و ظرف چند هفته استخراج دستی آن به پایان رسید.
آن دانشجویان عزیزی که بدون هیچ چشمداشتی با علاقه دعوت معلم خود را اجابت کردند و در آن روزها آن کار طاقتفرسا را انجام دادند، اکنون هر کدام بیش از ۶۰ سال دارند. امیدوارم یک روز این کتاب به دست آنان برسد و من را بیابند و ساعاتی با هم باشیم. بخشهایی از گزارش این تحقیق در چند نشریه، از جمله مجله رسانه چاپ شده است اما نسخه حاضر کاملترین آنهاست.
مقدمه
از تابستان سال ۱۳۵۷ دیوارهای شهرها و حتی روستاهای ایران، نقش وسایل ارتباط جمعی سنتی را ایفا کرد و هزاران شعار با قلممو، رنگ، اسپری، ماژیک، گچ، زغال، مداد و خودکار و حتی خون بر دیوارها نقش بست، چرا که مردم وسایل ارتباطجمعی مدرن را برای قصد و نیت خود در دسترس نداشتند.
شاید بتوان با اطمینان گفت در تمام طول تاریخ این کشور، هرگز دیوارها در چنین سطح وسیعی و با چنین حجمی، جایی برای پیام دادن به مردم نشده بود. در آن سال دیوارهای ساختمانها، کیوسکهای تلفن، در و تابلوی مغازهها و حتی تابلوهای راهنمایی و رانندگی، مکانهای ثابتی بودند که به وسیله مردم روی آنها پیام نوشته میشد. گاهی هم شعارها روی وسایل نقلیه و حتی آمبولانسها نقش میبست.
استفاده از دیوارها برای پیامدهی به صورت «پردهداری» در ایران ریشهای کهن دارد. در تاریخ معاصر نیز نگارش شعار بر دیوارها -نه شعارها و جملههای تبلیغاتی برای فروش کالا- در سالهایی چون ۱۳۳۲ و ۱۳۴۲ عملی شد ولی همانطور که گفته شد، هیچوقت چون سال ۱۳۵۷ دیوارها اینچنین انبوه از نوشته نبود. علت این امر را میتوان بالا بودن نسبت باسوادان بهویژه در شهرها، افزایش جمعیت و مهمتر از آن مشارکت همه مردم در این امر دانست. علاوه بر این عوامل اصلی، عوامل فرعی دیگری مانند وجود رنگهای اسپری که به سرعت، با کمترین ابزار و آثار بعدی روی دستها، قابل استفاده بود در این امر میتوانست تأثیر داشته باشد. میزان توجه مردم به دیوارنوشتهها نیز در سال ۱۳۵۷ بسیار بود. حتی دیده میشد که مردم آنچه را که روی دیوارها خوانده بودند، برای یکدیگر نقل میکردند.
در کنار این نوشتهها، عکسهای زیادی نیز به چشم میخورد که به کمک رنگ اسپری و شابلونهای آهنی، تختهای و مقوایی روی دیوارها ترسیم میشد. هر چه طول شعارها بیشتر بود، افراد از فاصله بیشتری میتوانستند آن را بخوانند؛ شعارهایی که با قلممو نوشته میشد، پررنگتر و در نتیجه خواناتر از شعارهای نوشتهشده با اسپری بود. برخی از این شعارها بهوسیله سازمانها نوشته میشد و تعدادی نیز بهوسیله توده مردم بر دیوارها نقش میبست؛ آنچنان که حتی غلطهای املایی و انشایی نیز در میان آنها دیده میشد.
اگرچه عنوان وسیله ارتباطجمعی سنتی را به این دیوارنوشتهها دادیم ولی این مجموعه چه از نظر تعداد گیرندگان پیام و چه از نظر محتوا چندان تفاوتی نیز با وسایل ارتباط جمعی مدرن مانند مجله یا روزنامه نداشت. در این مجموعه نوشتهها، خبر، اطلاعیه، تفسیر، نوشتههای ادبی، شعر، طنز، کاریکاتور و عکس نیز دیده میشد. سانسور نیز گهگاه از طریق مأموران حکومت نظامی روی آن اعمال میشد و دیوارنوشتهها با رنگ پاک میشد. اعتراض به این سانسور نیز از طریق نوشتن شعارهای «ننگ با رنگ پاک نمیشود» در همان محلها به وسیله مردم عنوان میشد. این دیوارنوشتهها مجموعهای از خبر، اطلاعیه، تفسیر و… بود. نگاهی به نمونههای زیر تأییدکننده این مطلب است.
خبر
- به گفته (رادیو) بیبیسی، نخستوزیر استعفا داد
- پادگان عشرتآباد خلع سلاح شد
- میدان ۲۵ شهریور، ۳۰ نفر کشته و هزار نفر زخمی (داشت)
- تعداد کشتهشدگان در تاریخ ۶/۱۰/۵۷، ۸۹ نفر زخمی و ۳۰ کشته (بود)
- ساعت ۹ دیشب ۳۷ نفر از کارگران راهآهن را گرفتند
- ۱۶۰ همافر تیرباران شدند
- کلانتریها توسط نیروهای هوایی و پیروان امام خمینی و با یاری سازمان مجاهدین خلق ایران فتح شد
- تظاهرات در روز اربعین ۵/۴ میلیون نفر (بود)
- ازهاری مرد
اطلاعیه
- رفتن شاه یک توطئه سیاسی است. منتظر دستور رهبر خود باشید تا حادثه ۲۸ مرداد تکرار نشود.
- منزل ساواکی: کوچه ارانیها، پلاک،۱۰ چنگیز غفاری
- اجتماعات پراکنده تشکیل دهید و از جمع شدن در یک محل خودداری فرمایید
- ۱/۱۰/۵۷ دانشگاه صنعتی، اجتماع کارگران اخراجی
تفسیر
- آمریکا از ویتنام که منابعی نداشت دست برنداشت چه رسد به ایران با این همه منابع، پس راهی به جز اسلحه نیست
- این مبارزات، پشتوانهاش نه کمونیست است، نه امپریالیسم بلکه خون شهیدان است
- تفرقه تنها سلاحی است که برای امپریالیسم مانده، وحدت و پیکار ما ضامن پیروزی است
- مبارزه مسلحانه به علاوه مبارزه سیاسی مساوی است با پیروزی
- رادیو، تلویزیون و مطبوعات باید تریبون آزاد برای همه گروهها، دستهها، احزاب و سازمانها باشد، نه در انحصار جامعهای بهخصوص
نوشتههای ادبی
- از دریای خون خواهیم گذشت تا به آزادی برسیم
- قانون اراده تودههاست
- اعتصاب، مدرسه انقلاب
- پرواز را به خاطر بسپار، پرنده مردنی است
شعر
- یا ما سر خصم کوبیم به سنگ یا او سر ما به دار سازد آونگ
- القصه در این زمانه پرنیرنگ یک کشته به که صد زنده به ننگ
- شاه و بختیار بدبخت مرگ بر مزدوران سرسخت
- وای به حال بختیار اگر خمینی دیر بیاد
- نه شاه میخوام نه شاپور مرگ بر این دو مزدور
- ارتش تو مال مایی نه مال آمریکایی
- ترس، نفاق، اختلاف آفت هر انقلاب
- وای اگر خمینی حکم جهادم دهد توپ و مسلسل نتواند که جوابم دهد
- تا آخرین نفر، تا آخرین نفس بشکنیم دیوار این قفس
- این است شعار دولت دزدی، غارت، جنایت
طنز
- قولو مرگ بر شاه تفلحو
- مرگ موهبتی است الهی که از طرف مردم به شاه تفویض میشود
- شاه در کیش است و به زودی مات میشود
- کوروش بیدار شو که شاه….
- تخلیه چاه با دست شاه
شعر طنزگونه
- اسم سگ و شاه را همنام کردند بیچاره سگ، اسمش را بدنام کردند
- پسر رضا کچل بدجوری افتاد تو هچل
- کار شاه تمام شده کیسهکش حمام شده
- قانون اساسی خر تو خر سیاسی
- این است شعار ملت اسهال گرفته دولت
شعارهای دیواری سال ۱۳۵۷ را پس از دو سال دیگر نمیتوان در خیابانهای بزرگ شهر دید. تعداد زیادی از آنها روز ۲۵ اسفند ۱۳۵۷ به دنبال درخواست مسؤولان دولتی در پاکسازی دیوارهای شهر، بهوسیله عموم مردم پاک شد. بعد از آن هنگام برگزاری انتخابات مجلس خبرگان، مجلس شورا و انتخابات ریاستجمهوری، روی ماندههای این شعارها نیز شعارهای جدیدی نقش بست. ظرف دو سال بعد گروههای سیاسی، اختلافات خود را به شدت روی دیوارها کشاندند آنچنان که در اغلب موارد، هر گروه شعار گروه قبلی را با رنگ پاک میکرد و شعار جدیدی روی آن مینوشت. از اوایل سال ۱۳۵۹ نیز پدیده جدیدی روی دیوارها شکل گرفت؛ به این ترتیب که در برخی از نقاط شهر، دیوارهای مملو از شعارهای کهنه کاملاً رنگآمیزی شده و در پسزمینه تمیز و یکدستی که به دست میآمد، شعارهایی با خط خوش و گاهی با تصویر چند رنگ ترسیم میشد.
روش تحقیق
اوایل آذر ۱۳۵۷ در شرایطی که کار آموزشی در دانشکده علوم ارتباطات اجتماعی کاملاً متوقف و فعالیتهای سیاسی به شدت آغاز شده بود، نگارنده با کمک بیدریغ چند تن از دانشجویان خود، تصمیم گرفت با توجه به اینکه دیوارنوشتهها نقش وسایل ارتباط جمعی را بر عهده گرفته بودند، در ضبط و نمونهبرداری از آنها اقدام کند تا بتوان در فرصت مناسب به تحلیل محتوای آنها پرداخت.
برای انجام این نمونهگیری خیابانهای تهراننو، شاهرضا، پهلوی (از راهآهن تا تجریش) عباسآباد، آریامهر، ۴۵ متری سیدخندان، بلوار الیزابت، خیابان تاج، مجیدیه، خیابان شوش، خیابان شهناز و جاده آرامگاه تا شهرری تعیین شد و دانشجویان نامبرده به صورت تیمی یا انفرادی در آن شرایط بحرانی کار خود را آغاز کردند. نحوه نمونهگیری به این ترتیب بود که تمام شعارها و دیوارنوشتههای بخشهایی از هر خیابان با ذکر نوع نگارش-قلممو، اسپری، ماژیک، شابلون، گچ، زغال- و رنگ آن (قرمز، آبی و غیره) و نام خیابان محل نمونهبرداری و اندازه شعار به متر روی جداولی منعکس میشد. کار نمونهبرداری از اوایل آذر آغاز شد و تا اواسط بهمن ادامه داشت.
در مجموع طی ۷۰ روز، گروه توانست نزدیک به ۴۰ کیلومتر از خیابانهای اصلی تهران را طی کرده و از شعارها نمونهبرداری کند. این مقدار تقریباً ۲۰ درصد طول مجموع خیابانهای اصلی تهران بود.
نتیجه این عملیات، ثبت مشخصات کامل ۱۰۷۷ دیوارنوشته در طول مسیر مورد بررسی بود که مشخصات هر یک از آنها یک کادر از برگهای استخراج را پر میکرد.
پس از آن در نیمه دوم سال ۱۳۵۸ دو تن از دانشجویان درس «روش تحقیق» در ارتباطات اجتماعی -خانمها میترا فلکیاور و ژیلا کشاورز رهبر- ادامه این بررسی را به عنوان کار عملی درس خود انتخاب کردند. آنها برای ادامه کار ابتدا ۱۰۷۷ کادر را از برگههای استخراج بریده و شعارهای با مضمون یکسان را روی هم سنجاق کردند و بعد شمارههای مضمون یکسان را در بستههای کلیتر قرار داده و محاسبات اولیه را انجام دادند.
به دنبال آن، در نیمه اول سال ۱۳۵۹ کارکنان مرکز تحقیقات دانشکده آقای عباسزاده، خانم شهلا اردلان، شهلا خردمند و نابغه واعظپور کار فیشبرداری از کارتهای دستهبندی شده را آغاز کردند. به این ترتیب اطلاعات خام اولیه طی دو ماه کار اعضای مرکز تحقیقات برای آغاز تحلیل نهایی آماده شد که این بخش نیز نزدیک به چهار ماه از نیمه دوم سال ۵۹ را به خود اختصاص داد.
نگارنده وظیفه خود میداند یک بار دیگر از کلیه دانشجویانی که صرفاً به خاطر عشق به تحقیق بر اینجانب منت گذاشته و در سال ۱۳۵۷ در آن شرایط ویژه به نمونهبرداری پرداختند و همچنین از دو دانشجوی درس روش تحقیق و کارکنان مرکز تحقیقات که با بردباری به اینجانب این فرصت را دادند تا کاری را که باید به وسیله کامپیوتر انجام شود با دست به پایان رسانیم، سپاسگزاری کند.
نتایج اصلی بررسی
الف- دیوارنوشتهها، تقریباً حالتی کلی از ارائه خوب و بد یا همان داستان قدیمی فرشته و شیطان یا اهورامزدا و اهریمن و… را داشت. اگر شاه بد بود، امام خوب، اگر بختیار بد، بازرگان خوب، اگر آمریکا و شوروی بد بودند، فلسطین و اریتره خوب، اگر ساواک بد بود، شهید خوب، اگر چماقداران و طرفدار قانون اساسی بد بودند، چریکهای فدایی و مجاهدین خلق و حزب توده خوب، اگر ارتشیها (نیروی زمینی) بد بودند، نیروی هواییها خوب. به این ترتیب ۸۳درصد دیوارنوشتههای تهران به این شعارهای خوب و بد و له و علیه اختصاص داشت ۱۶درصد بقیه شعارها را دیوارنوشتههای مربوط به اتحاد و تفرقه، آزادی و پیروزی و غیره تشکیل میداد و اگرچه این گروه از شعارها نیز کم و بیش دارای برخی جهتگیریهای له و علیه بود اما چون این جهتگیریها به طور کاملاً مستقیم مشخص نبود، در این دستهبندی مجزا شناخته شد.
تعداد شعارهای له ۴۷۹ و شعارهای علیه ۴۲۱ بود. با اطمینان میتوان گفت نسبت شعارها علیه شاه بیشتر از نسبت شعارهای له امام بوده است.
ب- ۲۳درصد دیوارنوشتههای تهران درباره شاه و خانواده پهلوی و رژیم شاهنشاهی، ۱۳درصد درباره امام، ۹درصد درباره بختیار و بازرگان و دیگران، ۱۱درصد علیه ساواک، چماقداران، قانون اساسی، ارتش و کشورها و رژیمهای دیگر، ۲۵درصد له و در تأیید اسلام، حکومت اسلامی، شهدا، چریکهای فدایی خلق، مجاهدین خلق، حزب توده، سایر احزاب، ارتش و سایر کشورها و رژیمهای دیگر، ۱۰درصد خطاب به مردم درباره تفرقه و اتحاد، مسلح شدن، کودتا، کارگران و اعتصاب، آزادی و پیروزی و بانوان بوده و ۵درصد بقیه به سایر مضامین اختصاص داشته است.
ج- طول شعارها از ۲۰ سانتیمتر شروع و تا ۳۰ متر ختم میشد. از نظر میانگین طول شعارها، پس از شعارهای مربوط به اسلام و حکومت اسلامی، شعارهای مربوط به مسلح شدن مردم و کارگران و اعتصاب قرار داشت.
د. ۴۸درصد از دیوارنوشتهها با اسپری، ۲۰درصد با قلممو، ۱۲درصد با ماژیک، ۱۰درصد با زغال و گچ، ۴ درصد با شابلون و ۴ درصد با سایر وسایل – مثل خودکار، مداد و جز آنها نوشته شده بود.
این نسبتها از این نظر اهمیت دارد که وسیله نگارش شعارها تا حدودی میتوانسته تابع محتوای شعارها باشد. علت اینکه نیمی از دیوارنوشتهها با رنگ اسپری بوده، میتواند ناشی از مشخصات استفاده از این وسیله باشد. رنگ اسپری رنگی است که در قوطیهایی با فشار هوا محبوس بوده و با فشار یک تکمه به صورت پودر روی شیئی پاشیده میشود.
مهمترین ویژگی رنگ اسپری سرعت عمل در نگارش شعار به ویژه شعارهای طولانی و بلند است. حمل و نقل آن بسیار سادهتر از قوطی رنگ و قلممو و شابلون است. استفاده از آن خیلی کمتر از قلممو میتواند آثاری روی دست یا لباس بگذارد. پنهان کردن آن بسیار سادهتر از قوطی رنگ و قلممو است. روی هر سطح حتی سطوح صیقل نشده (مانند آجرهای بندکشیشده) قابل استفاده است و در مقایسه با زغال وگچ و مداد و خودکار آثار آن را از روی دیوار نمیتوان پاک کرد. شاید تنها مشخصه منفی آن در نگارش چنین دیوارنوشتههایی، احتمالاً صدای ضعیفی است که هنگام استفاده از آن ایجاد میشود.
علیه شاه، خاندان پهلوی و رژیم شاهنشاهی
در خیابان سیمتری شعاری به طول ۵/۱۲ متر به رنگ سیاه با نوشتهای به وسیله اسپری، بلندترین شعاری بود که علیه شاه در نمونه ثبت شد: «ما به وسیله راهپیمایی و تظاهرات خود خر ۳۷ ساله ایران را بیرون میکنیم»
بعد از آن سه شعار ۱۰ متری بود که دو تای آن در جاده آرامگاه -یادآوران- و یکی در خیابان شوش ثبت شد. شعار خیابان شوش به رنگ سفید و با قلممو نوشته شده بود: «تخلیه شاه با دست شاه» و شعارهای خیابان آرامگاه یکی به رنگ قرمز به صورت اسپری: «به هوش باشید شاه میخواهد با جلوگیری از نفت داخلی مردم را ساکت کند» و دیگری نیز به صورت اسپری و به رنگ سیاه بود: «این شاه بدبخت، بیرون باید گردد، حکومت اسلامی ایجاد باید گردد».
۱۵۲ شعار از ۱۸۰ شعاری که علیه شاه ثبت شده دارای محتوای آرزوی مرگ شاه بود. در ۸۶ شعار یا ۴۸درصد شعارهای فوق جمله مرگ بر شاه وجود داشت.
در ۷۱ شعار انواع صفتها برای شاه ذکر شده بود. کلمه «خائن» بیشترین صفتی بود که به شکلهای مختلف در ۲۱ شعار به کار رفته بود. سایر صفتها عبارت بودند از: جنایتکار، خونخوار، جلاد، جانی، آدمکش، قانونشکن، وطنفروش، دیو، مزدور، آمریکایی، نوکر آمریکا، سگ زنجیری آمریکا، ننگ شاهان، ممد دماغ، ننگ ملت ایران، شاه سابق، پسر رضا کچل، پسر رضا گری، کثیف، احمق، بیشعور، نفتدزد، دزد، نامرد، خر، شاف، ولدالزنا، جاکش، مادر به خطا، الاغ گاری، بدبخت و آواره. علاوه بر این در سایر شعارها نیز که مستقیماً درباره شاه نبود، صفتهای دیگری به شاه داده شده بودند. این صفتها عبارت بود از: روح شیطان و دیو.
در ۲۰ شعاری که علیه خاندان پهلوی و رژیم شاهنشاهی به دست آمده، شعارها حاوی این صفات بود: کثیف، جنایتکار، خائن، ضدخلق و سرچشمه فساد.
————–
*آنچه خواندید چکیده بخش اول از این فصل بود. برای جدولها و آمار دقیق – که در اینجا ساده و گرد شده- به خود کتاب مراجعه کنید. متن شعارهای گردآوری شده در روزهای بعد در این هفته منتشر خواهد شد. – راهک
**بخش دوم: شاه جهان خمینی، مرگ بر پهلوی