شاهین آزاد
بخش دوم
بخش اول را اینجا بخوانید
تا اینجا مشخص شد:
۱) متون دینی و ادبی میتوانند ساختار عددی داشته باشند؛
۲) این ساختار قابل کشف و بررسی است؛
۳) اما لزوماً ساختار عددی معجزه نیست و چنانکه کاملا بین محققین بایبل پذیرفته شده کاتبین عهد قدیم میتوانند پدید آورنده نمونه های ابتدایی و ساده آن باشند.
۴) بنابراین پیدا کردن ساختارهای عددی چه در تورات، چه در قرآن یک شیوه غیر علمی نیست؛ و پیدا شدن این ساختارها نیز هیچ دور از انتظار نیست چنانکه تا کنون بسیاری از محققین یافته هایشان را در نشریات آکادمیک منتشر کرده اند.
اما مرحله بعدی یعنی تبیین خارق العاده بودن ساختار عددی قرآن مستلزم آن است که آن ساختارهای عددی در حدی تو در تو و پیچیده باشند که غیرعادی و یا ماوراء طبیعی محسوب شوند. پس در این مرحله لازم است که شواهد بیشتری ارائه شود.
یکی از روشهایی که موجب پیدا کردن سرنخ هایی از این روابط میشود مرتب کردن سوره های قرآن از کوچک به بزرگ و یا از بزرگ به کوچک (بر اساس تعداد آیاتشان) است.
مثلاً بلافاصله متوجه می شویم تعداد آیات سوره ها دقیقاً ۷۷ عدد مختلف هستند و ۳۷ عدد (در میان ۱۱۴ عدد) تکراری هستند. بعلاوه متوجه ارتباط عجیبی بین شماره سوره ها و تعداد آیات آنها میشویم. مثلاً:
براحتی می بینید که سوره ۷ در ردیف ۳ قرار می گیرد.؛
بلافاصله پس از سوره ۷، از نظر بزرگی سوره ۳ و ۳۷ قرار دارند؛
باز مشاهده میکنید که سوره سوره ۳۳ با ۷۳ آیه در ردیف ۳۳ قرار میگیرد؛
و به طور مشابه سوره ۳۰، در رده ۳۷ قرار دارد.
در حالی که سوره ردیف ۳۰ دارای ۷۷ آیه است، سوره ردیف ۷۷ دارای ۲۱ آیه است یعنی ۷×۳ آیه؛
اگر دقت کنید می بینید فقط یک سوره تعداد آیاتش با شماره ردیفش برابر است ، و آن سوره چهل و نهم است که ۴۹ آیه دارد، یعنی ۷×۷؛
باز اگر دقت کنید، میبینید فقط ۴ سوره هستند که شماره سوره و شماره ردیف آنها یکی است: سوره ۹ /۱۱ / ۳۳ /۹۳ که مجموع آنها میشود ۱۴۶ که مضرب ۷۳ است، و مجموع آیات آنها میشود ۳۳۶ که مضرب ۷×۳ است.
اگر عددهای تعداد آیاتی که تکراری هستند (مثلاً ۳ سوره ۳ آیه ای هستند) را با هم جمع کنید میشود ۱۸۵۰ که مضرب ۳۷ است.
قبلاً اشاره کردم که تعداد آیات سوره ها ۷۷ عدد مختلف ایجاد میکنند. و چون قرآن ۱۱۴ سوره دارد؛ ۳۷ عدد تکراری میشوند. ۳۷ = ۷۷ – ۱۱۴
اما نکات مهمتری هستند که مستقیماً دیده نمیشوند و باید آنها را محاسبه کنید. مثلاً مجموع آیات ۱۹ سوره اول این گروه، یعنی مجموع آیات بزرگترین ۱۹ سوره قرآن میشود ۲۸۴۷ که مضرب ۳×۷۳ است.
به طور مشابهی مجموع شماره سوره ها و آیات ۳۷ سوره بزرگ تر میشود ۲۱۴۵ که مضرب ۷×۷×۷×۳ است.
ارتباط عجیبی که بین شماره ردیف و شماره سوره و تعداد آیات آن برقرار است، در مورد اعداد ۳ و ۷ و ۱۹ بسیار جالب است. مثلا اگر مجموع سوره و آیات نوزدهمین سوره یعنی سوره ۱۵ با ۹۹ آیه را با سوره ۱۹ که ۹۸ آیه دارد حساب کنید، میشود ۷۷×۳ = ۲۳۱ = ۱۵+۹۹ + ۱۹+۹۸.
اما از این جالب تر روابط حاصل از مرتب کردن سوره ها از کوچک به بزرگ است که نشان میدهد همان طور که منطقاً هم انتظار میرود ترتیب اصلی بر اساس مرتب کردن صعودی سوره ها بدست میآید.
اولین نکته ای که در ارتباط با ۳ و ۷ در این ترتیب جلب توجه میکند این است که سوره ۷۳ در ردیف ۳۷ قرار میگیرد؛
اگر باز به سوره هایی که تعداد آیات آنها با شماره ردیف آنها یکسان است دقت کنید میبینید ۳ سوره که در ردیف ۳ و ۴ و ۹۳ هستند تعداد آیاتشان مساوی ردیف آنهاست و مجموع سوره ها و آیات آنها میشود ۳۴۲ که مضرب ۳×۱۹×۳ است.
اما نکته جالب تر این است که اگر در هر قسمت که سوره ها تعداد آیات مساوی دارند شماره سوره ها را هم از کوچک به بزرگ مرتب کنیم این ۳ سوره، سوره ۲۷ و ۱۰۶ و ۱۱۰ میشوند که مجموعشان ۳×۳×۳×۳×۳ = ۲۴۳ است؛ در حالی که مجموع سوره ها و آیاتشان میشود ۷×۷×۷ = ۳۴۳.
اما حالا به رابطه سوره ۳ با سوره ردیف ۳؛ رابطه سوره ۷ با سوره ردیف ۷؛ و رابطه سوره ۱۹ با سوره ردیف ۱۹ دقت کنید: در حالی که مجموع ردیف سوره ۳ با ردیف ۳ میشود ۱۱۴؛ مجموع ردیف سوره ۱۹ با ردیف ۱۹ هم میشود ۱۱۴ که مضرب ۱۹ است. از طرف دیگر مجموع ردیف سوره ۷ با ردیف ۷ میشود ۱۱۹ که مضرب ۷ است.
حالا اگر سوره ۳ و ۷ و ۱۹ را با سوره های ردیف ۳ و ۷ و ۱۹ در یک گروه قرار دهید، مشاهده میکنید مجموع سوره ها، مساوی مجموع ردیفها است: ۳۴۷.
این نشان میدهد که غیر ممکن است این روابط اتفاقی بوجود آمده باشند و ادامه بررسی ها این ادعا را اثبات میکند. دوباره اگر به ۳ و ۷ توجه داشته باشیم و سوره ۳ و ۷ و ۳۰ و ۷۰ را با سوره هایی که در همین ردیفها قرار گرفته اند در یک گروه بگذاریم مجموع سوره ها و آیاتشان میشود ۳۳۷×۳.
باز اگر سوره ۳ و ۷ و ۳۰ و ۷۰ و ۳۳ و ۷۷ را با سوره هایی که در همین ردیفها قرار گرفته اند در یک گروه بگذاریم مجموع سوره ها و آیات آنها میشود ۷۰×۷×۳.
نهایتاً اگر سوره ۳ و ۷ و ۳۰ و ۷۰ و ۳۳ و ۷۷ و ۳۷ و ۷۳ و ۱۹را با سوره هایی که در همین ردیفها قرار گرفته اند در یک گروه بگذاریم مجموع سوره ها و آیات آنها میشود ۷۰×۳۰.
اکنون که اهمیت رابطه ردیفها با سوره ها و تعداد آیات آنها محرز شد، آزمایش دیگری انجام میدهیم و سوره هایی که در ردیفهای مضرب ۱۹ هستند، یعنی سوره ردیف ۱۹؛ ۳۸؛ ۵۷؛ ۷۶؛ ۹۵؛ و ۱۱۴ را در یک گروه قرار میدهیم. در این گروه مشاهده میکنید که مجموع سوره ها مضرب ۷۷ است؛ مجموع آیات ۷۳×۷ است؛ و مجموع سوره ها و آیات مضرب ۳×۷×۳ است.
در واقع اینکه ۳ و ۷ و ۱۹ در بایبل و قرآن چنین نقش مهمی ایفا میکنند دلیل ریاضی دارد چرا که اعداد «پرایم» نقش اصلی در اعجاز ساختار عددی قرآن را به عهده دارند و اگر به ردیف اعداد پرایم فرد دقت کنید متوجه میشوید که:
اولین عدد پرایم فرد، عدد ۳ است؛
سومین عدد پرایم فرد، عدد ۷ است؛
هفتمین عدد پرایم فرد، عدد ۱۹ است.
بررسی دیگری نیز رابطه ساختار عددی قرآن با اعداد پرایم را تایید میکند: اگر به تعداد آیات سوره ها توجه کنید میبینید ۳۲ سوره تعداد آیاتشان یک عدد پرایم است. باز اگر این سوره ها را در یک گروه قرار بدهیم و شماره ردیف هر سوره را منظور کنیم، مشاهده میکنیم رابطه دقیقی بین سوره های ۳ و ۷ و ۱۹ و ۳۷ و ۷۳ آیه ای وجود دارد. در حالی که مجموع آیات این سوره ها دقیقًا ۱۹۰ است، مجموع سوره ها و آیات مضرب ۳۷ است، و حتی مجموع ردیف آنها هم میشود ۷×۳×۳×۳.
حالا اگر مجدداً سوره هایی که هم تعداد آیاتشان پرایم است، هم شماره سوره آنها را جدا کنیم میبینیم ۷ سوره هستند که باز مجموع سوره و آیات آنها مضرب ۳۷ است.
دقیقاً اینجاست که اولاً مشخص میشود ساختار عددی قرآن تا چه حد پیچیده و چند بعدی است، دوماً این ساختار غیر ممکن است در کلیت آن به دست بشر ۱۴۰۰ سال پیش پدید آمده باشد.
همان طور که میدانید قبلاً رشاد خلیفه بر ۱۹ حرفی بودن «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ» تاکید کرده بود، اما متاسفانه آمار غلطی از تکرار ۴ جزء اصلی این آیه ارائه کرده بود تا بتواند ادعا کند تکرار هریک مضرب ۱۹ است. چیزی که رشاد خلیفه متوجه نشده بود ارزش عددی حروف بکار رفته در آیه؛ و موقعیت ۳ «بسم الله» در قرآن است. همان طور که میدانید در قرآن هروقت «باسم» با «الله» آمده بدون الف نوشته شده، در صورتی که در بقیه موارد با الف نوشته میشود، مثل «اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ الَّذِی خَلَقَ». جالب اینکه در میان آیات شماره دار قرآن (یعنی بجز در ۱۱۲ «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ» بدون شماره) ۳ بار «بِسْمِ اللَّهِ» آمده و ۷ بار «بِاسْمِ» آمده. حالا اگر به شماره سوره و آیه این ۳ دقت کنید مجموع باز هم مضرب ۳۷ است.
از طرف دیگر ۱۹ حرف «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ» در واقع از ۱۰ حرف الفبا ساخته شده و ۹ حرف تکرار شده اند. ارزش عددی این ۱۰ حرف مضرب ۲۹×۷ است؛ در حالی که ارزش عددی (کوچک)[۲۱] این ۱۰ حرف ۳۷ است؛ ارزش ۵ حرف غیر تکراری آن ۱۹ است.
این تنها قسمت کوچکی از روابط عددی «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ» است. در واقع روابط بیشتری وجود دارند که در فرصت این مقاله نمیگنجند. اما برای اینکه از وجود روابط عددی حروف و اهمیت ۳ و ۷ و ۱۹ در قرآن مطمئن شوید نمونه دیگری انتخاب کردم که به شکل بسیار جالبی وجود چنین روابطی را تایید میکند. در واقع اگر ۳ و ۷ و ۱۹ مهم باشند از بعضی ترکیبهای شماره سوره و آیه توقع بالایی باید داشت. مثلا می دانیم یکی از مهمترین و بحث برانگیزترین آیه های قرآن مربوط به محکمات و متشابهات در سوره ۳ آیه ۷ آمده. اکنون بگذارید ببینیم در سوره ۱۹ آیه ۷۳ چه آمده؟
۱۹: ۷۳ وَإِذَا تُتْلَىٰ عَلَیْهِمْ آیَاتُنَا بَیِّنَتٍ قَالَ الَّذِینَ کَفَرُوا لِلَّذِینَ آمَنُوا أَیُّ الْفَرِیقَیْنِ خَیْرٌ مَقَامًا وَأَحْسَنُ نَدِیًّا.
در ابتدا ممکن است فکر کنید این آیه چندان برجسته نباشد، اما از نظر عددی این آیه به طرز فوق العاده ای با ۳ و ۷ و ۱۹ ارتباط دارد و این زمانی مشخص میشود که به ترتیب، تعداد، و ارزش عددی حروف آن دقت کنید. برای هویدا شدن این ارتباط باید حروف آیه را حرف به حرف به شکل بالا تفکیک کنید، سپس بلافاصله متوجه میشوید که:
– ارزش عددی سومین حرف این آیه ۷۰۰ است؛
ـ در حالی که متقابلاً ارزش عددی هفتمین حرف ۳۰ است؛
– این آیه ۷۳ حرف دارد؛ اگرچه در رسم الخط قرآن های جدید «بَیِّنَاتٍ» با الف نوشته شده که تعداد حروف را ۷۴ میکند، اما ۷۴ هم مضرب ۳۷ است، ضمن آنکه در این حالت ارزش عددی (کوچک) آیه میشود ۲۳۱ = ۷۷×۳.
– اینجا هم ارزش عددی حرف ردیف ۳۷ میشود ۳۰ که باز اشاره به اهمیت مرتب کردن حروف میکند
– درواقع نکته جالب بعدی هنگامی مشخص میشود که این حروف را از کوچک به بزرگ مرتب کنید چون میبینید ۷ بار عدد ۳۰ داریم و ۳ بار عدد ۷۰۰؛
– از طرف دیگر باز هم عدد۳۰ در رده ۳۷ باقی خواهد ماند و چون آیه ۷۳ حرف دارد حرف ۳۷ دقیقاً حرف وسطی آیه است.
– عدد ۷۰۰ هم در رده ۷۳ قرار خواهد گرفت. بنابراین اعداد از ۳۰ تا ۷۰۰ بین ردیف ۳۷ تا ۷۳ قرار میگیرند؛
– حتی اگر از آخر به اول بشمارید (یا اعداد را از بزرگ به کوچک بشمارید) عدد ۳۰ در همان ردیف ۳۷ خواهد ماند در حالی که عدد ۷۰۰ در ردیف سوم قرار خواهد گرفت.
– اگر باز هم شاهد میخواهید به ردیف حرف «ع» یعنی به عدد ۷۰ دقت کنید که ۵۷ = ۱۹×۳ است.
– اکنون کافی است حروف تکراری را حذف کنید تا مشاهده کنید که این آیه از ۱۹ حرف ساخته شده که نوزدهمین حرف ارزش عددی اش ۷۰۰ است.
– حالا اگر هنوز قانع نشده اید باید اضافه کنم ارزش ۳ حرف اول ۷۰۷ است؛
– و ارزش ۱۹ حرف اول ۲۱۶۶ است یعنی مضرب ۱۹×۳×۱۹ است.
– در حالی که ارزش (کوچک) ۱۹ حرف آخر ۶۳ است یعنی ۳×۷×۳.
– اکنون تمام ۳ و ۷ ها را (یعنی ۳۰ و ۷۰ و ۷۰۰) جدا میکنیم و میبینیم که مجموع ارزش عددی (کوچک) آنها میشود ۷×۷ و ارزش عادی آنها مضرب ۱۷×۷ است.
آخرین نمونه بسیار ساده و واضح را به حروف مقطعه اختصاص میدهم چون اتفاقاً هم مسلمانان سنتی منتقد ساختار عددی قرآن از توضیح آنها عاجز بوده اند؛ هم محققین غربی و کسانی که دوان دوان بدنبالشان میروند. البته در مورد حروف مقطعه صدها نکته گفتنی است، اما در اینجا فقط به چند نمونه ساده و روشن اشاره میکنم.
در واقع فقط کافی است شما ارزش عددی حروفی که در حروف مقطعه بکار رفته را محاسبه کنید. همان طور که میدانید ابتدای ۲۹ سوره قرآن حروف مقطعه آمده و۳+۷+۱۹ = ۲۹
دقیقاً نصف حروف الفبای عربی در حروف مقطعه استفاده شده یعنی از ۱۴ = ۷+۷؛
حروف مقطعه مجموعاً از ۷۸ حرف تشکیل شده.
حالا اگر دقت کنید مجموع ارزش عددی ۱۴ حرف بکار رفته در حروف مقطعه ۶۹۳ است یعنی ۷۷×۳×۳.
در حالی که مجموع ارزش عددی (کوچک) آنها ۶۳ است یعنی ۷×۳×۳.
در مقابل ارزش عددی (کوچک) ۱۴ حرف بکار نرفته در حروف مقطعه ۷۳ است.
باز هم براحتی ارتباط ۳ و ۷ با حروف مقطعه و سوره هایی که با آنها شروع میشوند را مشاهده می کنیم، چون سومین سوره ای که با حروف مقطعه شروع میشود، سوره ۷ است. در حالی که هفتمین حرف لام است یعنی ۳۰.
مجموع شماره ۲۹ سوره ای که حروف مقطعه دارند ۸۲۲ است و این عدد نیز مضرب ۱۳۷×۳ است. حالا اگر ۳ و ۷ و ۱۹ اینقدر در قرآن اهمیت دارند مجموع ۱۹ سوره اولی که حروف مقطعه دارند را آزمایش میکنیم:
چنانکه به راحتی مشاهده میکنید مجموع سوره ها مضرب ۷۳ است؛ در حالی که مجموع آیات مضرب ۳۷ است.
اکنون دوباره از خود بپرسید که آیا این روابط کشف شدند؟ یا چنانکه منتقدین ادعا میکنند خلق شدند؟
آیا اصلاً برای تفکر و کشف چنین روابطی شخص باید مسلمان باشد و انگیزه تبلیغ قرآن و اسلا م داشته باشد، یا کنجکاوی حقیقی و علمی لازم است؟ حالا بر فرض شخص هر انگیزه ای داشته باشد؛ آیا حاصل جمع این ۱۹ سوره با انگیزه کسی تغییر میکند؟ اگر کسی انتقادی به این روش دارد نمی تواند با زیر سوال بردن انگیزه و فلسفه و الهیات یا ادعاهای بی اساس و نامربوطی از قبیل بینش تاریخی نداشتن یک محقق استدلالی علیه این محاسبات اقامه کند. درست به همان دلیل که نتایج آزمایش کربن ۱۴ را نمی توان با استدلال تاریخی، فلسفی، یا الهیاتی زیر سوال برد، بلکه باید از همان روش استفاده کرد. البته این دور از انتظار نیست که شیفتگان قرآن پژوهیِ «جان وانزبرا» (John Wansbrough) و همفکران او ساختار ریاضی قرآن را نادیده بگیرند چنانکه نتایج کربن-۱۴ را هم نادیده میگیرند. بنابراین عقلا خود میدانند چه کسانی از بینش تاریخی تهی و از علم رویگردان هستند.
آن کس که نداند، و نداند که نداند، در جهل مرکب تا ابدالدهر بماند
آن کس که نخواهد بداند که نداند، بر مسند تزویر چه خوش نغمه بخواند
کلام آخر: رابطه ساختار عددی قرآن و مبحث تحریف
در ابتدای سخن تاکید کردم که منتقدین ساختار عددی قرآن دقیقاً مرتکب همان اشتباهاتی میشوند که مدافعین معجزه عددی قرآن مرتکب میشوند. اول اینکه سطوح مختلف این بحث را از هم تفکیک نمیکنند، مثلاً بین ساختار عددی و معجزه عددی تمایز قائل نمیشوند؛ دوم اینکه عواقب بحث برای موضوعات مختلف را با خود بحث درهم میآمیزند و یکی از عواقب مهم مبحث ساختار عددی قرآن برای مسئله تحریف قرآن است.
طرفداران معجزه عددی در قرآن فکر میکنند صرفاً با نشان دادن چند رابطه ریاضی تحریف نشدن قرآن را اثبات کرده اند؛ در مقابل منتقدین هم فکر میکنند با نشان دادن نواقصی در محاسبات طرفداران، کل تئوری ساختار عددی قرآن را رد کرده اند. اما چنین قضاوتی از هر دو طرف بسیار سطحی و ناقص است. مثلاً رشاد خلیفه ادعا میکرد که تعداد «الله» ها در قرآن ۲۶۹۸ است که مضرب ۱۹ است. حالا فرض کنید او ۱۰۰ رابطه مشابه دیگر هم در قرآن پیدا کند که درست هم باشند. نکته اول اینجاست که تکلیف قسمتهایی که در این روابط شرکت ندارند که با این روابط ارتباطی ندارد؛ یعنی هنوز ممکن است آیه ای که «الله» ندارد از قرآن حذف یا به آن اضافه شده باشد. بنابراین هرچه تعداد روابط پیدا شده بیشتر شود و اجزاء بیشتری پوشش داده شود احتمال تحریف کمتر و کمتر میشود، نه اینکه احتمال یکدفعه به صفر برسد. بعلاوه احتمال اینکه خود آن رابطه در نتیجه یک تحریف بوجود آمده باشد، اگرچه کم است (۱ در ۱۹)، اما صفر که نیست. پس هرچه یک تئوری ساختار عددی فراگیرتر باشد ونقاط بیشتری از قرآن را پوشش دهد قوت بیشتری برای اثبات تحریف نشدن قرآن دارد.
اما منتقدین هم وقتی به درستی به نواقص محاسبات طرفداران اعجاز عددی اشاره میکنند، تصور میکنند کل ادعا را ابطال کرده اند. مثلاً منتقدین بدرستی تاکید میکنند که تعداد تکرار «الله» در قرآن ۲۷۰۴ است بعد هم نتیجه میگیرند چون ادعای رشاد خلیفه صحت ندارد، کل تئوری او غلط است، و چون کل تئوری او باطل است، کلیه تئوری ها در مورد ساختار عددی قرآن باید غلط باشند. یعنی استدلال این افراد بسیار ضعیف و بر مبنای یک استقرا کاملاً اشتباه بنا شده. چرا که اولاً اگر نقصی در تئوری رشاد خلیفه اثبات شود٬ فقط اثبات نقص همان جزء است، نه ابطال کل تئوری. دوماً از کجا معلوم که ۱۹ تنها عدد مهم در قرآن باشد یعنی نقص پیدا شده میتواند بعلت ناقص بودن تئوری باشد. بنابراین۲۷۰۴ «الله» میتواند مضرب عدد مهم دیگری باشد که اتفاقاً دقیقاً چنین است چون این عدد مضرب ۲۶×۲۶ است، و عدد ۲۶ ارزش عددی یهوه در تورات است، همانطور که تعداد تکرار یهوه در تورات ۱۸۲۰ باراست که مضرب ۲۶ است.
در انتها به منکرین «کلام الله» بودن قرآن – خواه طرفداران تئوری رویایی بودن قرآن خواه شیفتگان پارادایم تحریف و ویرایش قرآن – یادآوری میکنم که آنچه به جواب صحیح رهنمون میشود، سوال صحیح است و صداقت در قبول پاسخ صحیح، نه ادعای فیلسوف بودن و یا ادعای بینش علمی و تاریخی داشتن. چه اگر یک نفر از این افراد یک بار از خودش پرسیده بود که چطور کسی که خوابهایش را تعریف میکرده، حتی یک بار اسمی از نزدیکانش به میان نمیآورد٬ اما ۱۳۶ بار اسم موسی را بکار میبرد؟
چطور کسانی که قرآن را به قول این محققان ویرایش کرده اند و هر جا دلشان خواسته یک یا چند آیه اضافه کرده اند تا چیزی را بهتر توضیح دهند٬ یک بار هم که شده اسم یکی از همسران پیامبر را برای فهم بهتر در قرآن اضافه نکردند؟
چطور کسی که به قول این آقایان اینقدر زن دوست بوده، اسم هیچ زنی جز مریم را در کتابش ذکر نکرده؟
چطور کسی که حروف مقطعه را در ابتدای ۲۹ سوره گذاشته فقط ۱۹ بار آنها را یک آیه شماره دار مجزا محسوب کرده؟
چطور کسی که ۵۷ بار «الرحمن» را در آیات شماره دار بکار برده، فقط در آخرین بار (سوره ۵۵: آیه ۱) بصورت یک آیه مجزا استفاده کرده؟
چطور قرآنی که ساختار عددی نداشته عدد۵۰۰۰ را در آیه ۱۲۵ = ۵×۵×۵ ذکر کرده؟ آیا عجیب نیست که کلمه «خمس» برای پنجمین بار در همین آیه بکار رفته؟ آیا عجیب نیست که این آیه در سوره ۳ آمده: یعنی ترکیب شماره سوره با آیه آن عدد ۳۱۲۵ = ۵×۵×۵×۵×۵ میشود؟
اینها همه شهادت میدهند که این منکرین نه پرسش درستی برای مطرح کردن دارند، و نه صداقت مواجهه با پاسخ صحیح.
الانعام: ۷ وَلَوْ نَزَّلْنَا عَلَیْکَ کِتَابًا فِی قِرْطَاسٍ فَلَمَسُوهُ بِأَیْدِیهِمْ لَقَالَ الَّذِینَ کَفَرُوا إِنْ هَٰذَا إِلَّا سِحْرٌ مُبِینٌ.
.
[۱]https://www.theguardian.com/books/2016/jan/27/scientists-reveal-multifractal-structure-of-finnegans-wake-james-joyce
[۲] Yuksel, Edip. 2011. Nineteen: God’s signature in nature and scripture. p. 9.
[۳] https://www.facebook.com/groups/173695026431964
https://www.youtube.com/watch?v=dBS9KIwjRFU
[۴] Paulos, John Allen. Innumeracy : Mathematical Illiteracy and Its Consequences. New York: Hill and Wang, 1988.
[۵] Nickerson, Raymond S. 2016. Mathematical reasoning: patterns, problems, conjectures, and proofs. p.3.
[۶] https://www.documentarymania.com/player.php?title=The+Story+of+Maths+The+Language+of+the+Universe
[۷] Tesei, Tommaso, “The Qurʾān(s) in Context(s).” Journal Asiatique 309.2 (2021): 185-202.
[۸] Hopper, Vincent F. 2012. Medieval number symbolism: its sources, meaning, and influence on thought and expression. New York: Literary Licensing. p. ix.
[۹] Barry, Kieren. 2000. The Greek Qabalah: alphabetic mysticism & numerology in the ancient world. York Beach, Me: Samuel Weiser. p. xv.
[۱۰] Knohl, Israel. “Sacred Architecture: The Numerical Dimensions of Biblical Poems.” Vetus Testamentum ۶۲, no. 2 (2012): 189–۹۷. https://doi.org/10.1163/156853312X629199.
[۱۱] Labuschagne, C.J. Numerical Secrets of the Bible : Rediscovering the Bible Codes. North Richland Hills, Tex: BIBAL Press, 2000. Print. p. 103.
[۱۲] Bruce Rosenstock. “Georg Cantor and the Mathematics of God.” In Transfinite Life, 42. Indiana University Press, 2017. p. 60-2.
[۱۳] “Joseph Dan and Frank Talmage, Eds., Studies in Jewish Mysticism. Proceedings of Regional Conferences Held at the University of California, Los Angeles, and McGill University in April, 1978. Cambridge, Mass.: Association for Jewish Studies, 1982. p.88
[۱۴] قرآن و نظریه اعجاز عددی | پایگاه اطلاع رسانی اصلاح
[۱۵] شاهین میثمی آزاد، «ب» بسم الله و ساختار عددی قرآن، دین آنلاین، ۱۰ اسفند ۱۳۹۹.
[۱۶] Hidden code in Genesis 1:1
https://www.thelivingword.org.au/grand-design/session10.php
[۱۷] Raynolds, G. Said, “THE QURʾĀNIC DOUBLETS:A PRELIMINARY INQUIRY”, Journal of the International Qur’anic Studies Association: Vol. 5 No. 1 (2020).
[۱۸] https://www.tehrantimes.com/news/471597/John-Burton-s-The-Collection-of-the-Qur-an-published-in-Persian
[۱۹] Blau, Ludwig. “Massoretic Studies. III. The Division into Verses.” The Jewish Quarterly Review 9, no. 1 (1896): 122–۴۴. https://doi.org/10.2307/1449954.
[۲۰] Labuschagne, C.J. Numerical Secrets of the Bible : Rediscovering the Bible Codes. North Richland Hills, Tex: BIBAL Press, 2000. Print. p. 116.
[۲۱] ارزش عددی کوچک، ارزش حروف بدون صفر است؛ مثلاً ۱۰ میشود ۱ و ۲۰ میشود ۲