متاسفانه به دلیل زندگی در خارج از ایران، در جریان همه کتابهای سینمایی که در طول سال در ایران منتشر میشوند اعم از تالیف یا ترجمه نیستم و بسیاری از آنها به دستم نمیرسند، اما در ماههای اخیر چند کتاب خوب به دستم رسیده که مطالعه آنها را به همه دوستداران سینما توصیه میکنم. «بلا تار، پس از پایان» نوشته ژاک رانسیر، فیلسوف برجسته فرانسوی با ترجمه محمدرضا شیخی محمدی، یکی از این کتابهاست.
بلا تار، فیلمساز مجارستانی، یکی از مهمترین سینماگران دوران ماست و «بلا تار؛ پس از پایان» یکی از بهترین کتابهایی است که درباره او نوشته شده است. رانسیر معتقد است که بلا تار همیشه یک فیلم ساخته و فیلمهایش همیشه داستان یک عهد شکسته است، داستان سفری که به نقطه عزیمتش باز میگردد.
رانسیر در فصول مختلف این کتاب کم حجم اما بسیار عمیق، به بررسی زمان و دنیای مادی در فیلمهای بلا تار و نیز برخی جنبههای تخیلی و اساطیری آثارش میپردازد. به اعتقاد رانسیر برخلاف آنچه تصور میشود و آنطور که طبیعت سرد فیلمهای بلا تار ممکن است تلقین کند، فیلمساز بدبینی نیست بلکه برعکس، کارگردانی امیدوار با دیدگاهی متعالی است. مطالعه این کتاب را به همه علاقهمندان سینمای هنری اروپا توصیه میکنم.
کتاب دیگری که اخیرا مطالعه کردم، ترجمه فیلمنامه «بچههای بهشت» نوشته مارسل کارنه و ژاک پرهور است که با ترجمه بسیار خوب غلامرضا صراف روانه کتابفروشیها شد. «بچههای بهشت» نه تنها یکی از نمونههای درخشان فیلمهای موسوم به رئالیسم شاعرانه در سینمای فرانسه به شمار میرود، بلکه از آثار شاخص تاریخ سینماست و معمولا در فهرست نظرخواهی از منتقدان سینمایی جهان، در مرتبه بالایی قرار دارد.
کتاب مهم دیگری که به دستم رسید و مطالعه کردم «دگرگونیهای سینما یا چهره در حال تغییر سینه فیلیای جهان» است که جاناتان رزنبام و آدرین مارتین آن را تدوین کرده اند و به قلم گروهی از مترجمان در ایران منتشر شده است. رزنبام و مارتین برای ترجمه فارسی این کتاب نیز مقدمهای اختصاصی نوشتهاند. هر دوی آنها از منتقدان سرشناس سینما هستند که با رویکرد سینهفیلی به سینما و نقد فیلم نگاه میکنند و این کتاب در واقع مجموعهای از نامههایی است که بین آنها و چند منتقد سینهفیل دیگر مثل نیکل برنز و کنت جونز پیرامون مباحث، فیلمها و سینماگران مورد علاقه آنها رد و بدل شده است. این اثر، به نظر من کتابی است که هر سینهفیل ایرانی از خواندن آن عمیقا لذت خواهد برد.
یکی از کتابهای سینمایی تالیفی که مطالعه آن را چندی پیش به پایان بردم، «حاتمی در امتداد فردوسی» نوشته مهدی صادقی است. صادقی در این کتاب به مقایسه شخصیتها و داستانهای شاهنامه با شخصیتها و داستانهای سریال «هزار دستان» علی حاتمی پرداخته است. نویسنده معتقد است که حاتمی نیز در فیلمها و سریالهای تاریخیاش، همانند فردوسی رفتار کرده و برخی شخصیتهای تاریخی را گرفته و به آنها شاخ و برگ بخشیده و با تخیل خود پرورانده است. با این حال نویسنده به قراری که از ابتدا با خواننده میگذارد پایبند نمیماند و به جای تمرکز روی موضوع شاهنامه و هزاردستان، از آن منحرف شده و در فصلهای نهایی بیشتر به جستوجوی ریشههای تاریخی شخصیتهای هزاردستان میپردازد و حتی کارش به مقایسه با برخی فیلمها و شخصیتهای غیر ایرانی مثل چاپلین و دکتر ژیواگو میرسد.
در زمینه سینمای ایران نیز مطالعه کتاب چهار جلدی حمید نفیسی با عنوان «تاریخ اجتماعی سینمای ایران» را توصیه میکنم که یکی از منابع معتبر برای مطالعه تاریخ سینمای ایران و جریانهای سینمایی آن در یک بستر اجتماعی و سیاسی است که با رویکردی آکادمیک به زبان انگلیسی تالیف شده و جای آن در مطالعات تاریخی و تحلیلی سینمای ایران به زبان انگلیسی بسیار خالی بود. جلد اول این کتاب با ترجمه محمد شهبا و از سوی انتشارات مینوی خرد در ایران منتشر شده است.
کتابی هم از استاد سابق من احمد ضابطی جهرمی، در ایران منتشر شده با نام «شکلشناسی و گونهشناسی فیلم مستند» که متاسفانه هنوز به دستم نرسیده و بسیار مشتاق مطالعه آن هستم. همینطور کتابی به نام «واژه در قاب: ساختارشناسی جریان اقتباس ادبی در سینمای ایران» نوشته مزدا مرادعباسی که از موضوعهای مورد علاقه من است و در این مورد خودم نیز تحقیقات زیادی کردهام.
در میان کتابهای انگلیسی، به تازگی کتاب «همه چیز سینماست، زندگی حرفهای ژان لوک گدار» را تمام کرده و کار ترجمه آن به فارسی را شروع کردهام. این کتاب در سال ۲۰۰۸ منتشر شده و نویسنده آن ریچارد برودی، منتقد فیلم نشریه نیویورکر است. «همه چیز سینماست» کتاب بسیار خوبی درباره زندگی گدار و همچنین فیلمها، اندیشهها و نظریات سینمایی اوست و فیلم به فیلم آثار گدار را از «ازنفس افتاده» تا «موسیقی ما» بررسی میکند.
در زمینه فلسفه فیلم هم «سینمای مدرن پس از جنگ و فلسفه، مواجهه با امر منفی و فلسفه»، نوشته همیش فورد، کتاب بسیار جالبی است که با رویکردی فلسفی و از منظر نظریه زمان-تصویر ژیل دلوز به بررسی چهار دهه از سینمای مدرن اروپا به ویژه آثار گدار، آنتونیونی و برگمن میپردازد. «سینمای مدرن پس از جنگ و فلسفه» کتابی است آکادمیک که مطالعه آن برای دانشجویان سینما و فلسفه و علاقهمندان سینمای فلسفی میتواند بسیار جذاب و مفید باشد.
*پرویز جاهد، مترجم، محقق منتقد سینما و مستندساز است. از میان کتابهای منتشر شده او میتوان به «نوشتن با دوربین؛ رو در رو با ابراهیم گلستان»، «از سینما تِک پاریس تا کانون فیلم تهران: رو در رو با فرخ غفاری» و ترجمه نمایشنامه «لئونس و لنا» اثر کارل گئورگ بوشنر اشاره کرد. «سلیمان میناسیان: مردی با دوربین فیلمبرداری»، «تعزیه، به روایت دیگر»، «چکاوک: مستندی درباره ساز سنتور» و «ماریا؛ قراول ۲۴ ساعته صلح» نیز نام شماری از فیلمهای مستندی است که جاهد ساخته است.
—————————
*با حذف تمام “وی می گوید” و “وی می افزاید”ها که روش باسمه ای خبری در خبرگزاری های وطنی است. به خبرنگاران وطن باید گفت شما وقتی باید وارد متنی شوید که ارزش افزوده ای به آن وارد کنید. اگر ارزش افزوده ندارید بگذارید متن خودش پیش برود. – م.ج